خبرگزاری حوزه | روایت شهامت و دلیری امام مجتبی(علیه السلام) در نبردهای امیرالمؤمنین زبانزد خاص و عام بود، همو بود که در جنگ نهروان وقتی جناب محمد حنفیه از عهده عقب راندن و شکست دشمن برنیامد با یورشی قهرمانانه به دل لشکر زد و با وارد آوردن ضربهای کاری بر شتر عایشه، کار جنگ را یکسره کرد. چنان که مولا علی- با تحسینی که بی شک در نگاهش موج می زد- در مقابل شرمساری محمد حنفیه فرمود: «پسرم خجالت نکش، او پسر پیامبر است و تو فرزند علی هستی. ..! »[۱]
در صـفـیـن مـردم را تـشـجـیـع مـی کـرد و بـا شعارهای آتشین خود مردم را به راه می انداخت و خود چنان بر قلب لشکر می زد که یورشهای پیاپی او عـلی عـلیـه السـلام را نـگران کرده، فرمود: «این جوان را از رفتن به میدان باز دارید، مبادا با مرگ او و برادرش حسین نسل پیامبر صلّی اللّه علیه و آله قطع شود!»
این ها فقط نمونههایی از شجاعت و دلاوری های امام حسن مجتبی علیه السلام در میدان نبرد است ؛ و چه قدر ظلم است اگر نام این امام، این دلاور مرد، یکه تاز میدانهای جهاد و شهادت، در کنار صلح و سازش بیاید بدون اینکه حقیقت این امر روشن شود!
امام حسن مجتبی در شرایطی ناگزیر به پذیرش صلح و یا بهتر بگوییم " آتش بس" میشود که معاویه در اثر خیانت خواص و جهل عوام، قدرت گرفته است و در صورت ایستادن در مقابل معاویه، یا پیش از آن که جنگی در بگیرد امام توسط یکی از جاسوسان معاویه به شهادت میرسد و بعد خود معاویه به ظاهر خون خواه امام شده، خون امام پایمال میشود یا در صورت نبرد، امام حسن و حتی خود امام حسین و اندک یاران مخلصی که ماندهاند به شهادت میرسند و کسی نمیماند تا از انقلاب اسلام صیانت کند که اگر این اتفاق میافتاد، امروز نامی از اسلام راستین باقی نمانده بود.
بنابراین امام تصمیم به صلح میگیرد و به تعبیری آن "نرمش قهرمانانهی تاریخ" [۲] را رقم میزند و نهضتی را که میرفت تا به طور کامل خاموش شود حفظ میکند تا زمانی که در آیندهی اسلام، شرایط برای حکومت سازی و تمدن سازی بر اساس اسلام ناب محمدی فراهم آید؛ مقام معظم رهبری (حفظه الله الله)در این باره می فرمایند:
بعد از صلح امام حسن(علیه السلام) کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که جریان اسلامی وارد کانال آلودهای که به نام خلافت – و در معنا سلطنت- به وجود آمده بود ، نشود. این هنر امام حسن بود.
امام حسن مجتبی کاری کرد که جریان اصیل اسلامی- که از مکه شروع شد و به حکومت اسلامی رسید و به زمان امیرالمؤمنین و به زمان خود او رسید- در یک مجرای دیگری جریان پیدا بکند؛ منتها اگر نه به شکل حکومت- زیرا ممکن نیست- لااقل دوباره به شکل نهضت. این دوره سوم اسلام است. اسلام دوباره شد نهضت. اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلم ستیز، اسلام سازش ناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرا از اینکه بازیچهی دست هواها و هوس ها بشود، این اسلام باقی ماند؛ منتها در شکل نهضت باقی ماند.... [۳]
پی نوشت ها:
۱. بحار الأنوار ، ج ۳۲ ، ص ۱۸۷
۲. صلح امام حسن، پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ، شیخ راضی آل یاسین، ترجمه مقام معظم رهبری
۳. انسان ۲۵۰ ساله(حلقه دوم)، ص۱۵۱
مصطفی محجوب